صفحه اصلی
یادگیری زبان روسی یک چالش شیرین است
  • 21414 بازدید

دکتر فاطمه نظری در گفت‌وگو با روابط عمومی دانشگاه شهید بهشتی:

یادگیری زبان روسی یک چالش شیرین است

 

 

 

دکتر فاطمه نظری، استادیار گروه زبان و ادبیات روسی و اسلاوی است. این استاد جوان که عمدتا در حوزة مباحث مرتبط با گرامر به پژوهش مشغول‌اند، صاحب آثاری چون «زبان روسی در کار و تجارت» و ترجمة یخش سوم کتاب «نسخ موجود در کتابخانة سن پیترزبورگ» هستند. با ایشان گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که شرح آن را در ادامه مطالعه می کنید.

 

  • لطفاً خود را معرفی نمایید و روند تحصیلات خود را بیان فرمایید.

خدمت شما و همکاران‌ محترمتان عرض سلام و خسته نباشید دارم. قاعدتاً پس از دیپلم، افراد برای ادامة تحصیل به مقطع کارشناسی می‌روند. من پس از اخذ مدرک دیپلم، تصمیم گرفتم که در خارج از کشور به تحصیلات خود ادامه دهم. انتخاب من برای ادامة تحصیل کشور روسیه بود. هنگامی که ورود به این کشور برای من مهیا شد و به این کشور رفتم، حتی با حروف الفبای این زبان نیز آشنایی نداشتم و تابلوهای فرودگاه و سطح شهر برای من نامفهوم بود. در بدو ورود برای گذراندن مقطع کارشناسی در دانشگاه مسکو تحصیلات خود را آغاز نمودم. آغاز تحصیل و ورود به روسیه برای من به این شکل بود که یک سال تمام باید روسی می‌خواندم تا مجوز اخذ دروس دانشگاهی را کسب کنم. در مدتی که من زبان روسی را می‌خواندم، اساتید و دوستانم متفق‌القول بودند که در یادگیری این زبان استعداد خوبی دارم. البته حمل بر خودستایی نشود. در واقع قصد من این بود که رشتة دیگری بخوانم، اما با توجه به این که این دوره را به‌خوبی پشت سر گذراندم، به پیشنهاد اساتید شروع به یادگیری زبان روسی در سطح آکادمیک کردم. دورة کارشناسی در این کشور، علاوه بر این یک سال که برای آموزش زبان باید طی می‌شد، پنج سال طول کشید و من پس از اتمام تحصیلات به ایران برگشتم. در ایران مدارکم را برای ارزش‌یابی به وزارت علوم تحویل دادم. با توجه به این که من در ایران تحصیلات کارشناسی نداشتم، به من گفته شد که باید چند واحد را به‌عنوان درس عمومی پاس کنم تا تحصیلات من یک لیسانس کامل محسوب گردد. همین اتفاق نیز رخ داد و مدرک کارشناسی به من تحویل داده شد. در مقطع فوق ‌لیسانس در دانشگاه تهران و در گرایش آموزش زبان به ادامة تحصیل پرداختم. پس از اتمام مقطع فوق ‌لیسانس در دانشگاه تهران در سال 2008 میلادی، متوجه شدم که دکتری این رشته به‌تازگی در دانشگاه تهران به تصویب رسیده است و هنوز دانشجو ندارد. لذا من تصمیم گرفتم که برای ادامة تحصیل به توصیة یکی از اساتیدم که همیشه تأکید داشت یادگیری زبان در محیطی که زبان هدف مورد استفاده قرار گیرد کارآمد خواهد بود، عمل کنم و از همین رو مجدداً به مسکو رفتم و مدرک دکتری را از دانشگاه MPGY مسکو کسب نمودم. پس از اتمام تحصیل فوراً به ایران برگشتم و باز هم ارزش‌یابی مدارک من حدود یک سال به طول انجامید. یک سال پس از آن، در دانشگاه شهید بهشتی به‌صورت مدعو تدریس و همکاری خود را آغاز نمودم و پس از گذران مصاحبه‌ها و تست‌های مختلفی که انجام شد، در همین دانشگاه استخدام شدم.

 

  • از چه سالی در دانشگاه شهید بهشتی تدریس می‌کنید؟

از سال 1391.

 

  • لطفاً توضیحی در مورد گروه زبان و ادبیات روسی و اسلاوی بدهید.

هر چند در حال حاضر نام گروه به همین صورتی است که فرمودید، اما در بدو مصوب شدن رشتة زبان و ادبیات روسی در دانشگاه شهید بهشتی، نام گروه «زبان روسی» بود. در سال 1389 بود که بر اساس مصوبة وزارت علوم این رشته با عنوان زبان روسی در وزارت علوم تصویب شد و از همان سال دانشجو گرفتیم و بر اساس سرفصلی که به ما داده شده بود، به دانشجویان درس می‌دادیم تا در مقطع کارشناسی فارغ‌التحصیل شوند. البته در ترم نخست و در بدو ورود به دانشگاه باید یک دورة مقدماتی را طی می‌کردند و اگر موفق به کسب نمرة حد نصاب می‌شدند، می‌توانستند دروس دانشگاهی را اخذ کنند، و الا باید ترم بهمن‌ماه را مرخصی می‌گرفتند و سال بعد با ورودی‌های جدید دوباره دروس مقدماتی را می‌گذراندند. اما در حال حاضر با توجه به بازنگری که در وزارت علوم انجام شده، دانشجویان باید در هشت ترم درس خود را به اتمام برسانند و دروس مقدماتی که به‌عنوان یک ترم جدا پاس می‌شد، از جمله دروس دانشگاهی آن‌ها محسوب می‌شود و عنوان مختص به خود را دارد. به‌عنوان مثال، در ابتدای کار «دستور مقدماتی» موارد بسیاری چون ضمیر، فعل، صفت و اعداد را در خود جای می‌داد، اما هر کدام از این موارد حال واحد درسی مجزا هستند (مانند ضمیر، دو واحد). با این شرایط جدید دانشجویان تحصیلات خود را در هشت ترم به اتمام می‌رسانند.

 

  • در دانشگاه شهید بهشتی زبان روسی تا چه مقطعی آموزش داده می‌شود؟

متأسفانه در حال حاضر تنها مقطع لیسانس وجود دارد. پارامترهای زیادی چون فضای آموزشی، امکانات آموزش زبان و اساتید کافی برای گسترش دایرة فعالیت این گروه نیاز است. همان طور که می‌دانیم، زبان روسی صفت «نادر» را با خود یدک می‌کشد و لذا آموزش این زبان در ایران شدیداً نیازمند ایجاد شرایط مختلف است. دانشگاه تهران هم در مقطع ارشد و هم در مقطع دکتری زبان روسی را آموزش می‌دهد، اما این دانشگاه از سال 1348 در مقطع کارشناسی دانشجو جذب می‌کرده است، از دهة 80 کارشناسی ارشد این رشته را تصویب نمود و سالیانی است که دانشجوی دکتری می‌گیرد. به‌عبارتی فضای آموزشی و امکاناتی چون لابراتوار زبان در این دانشگاه مهیا بود. این گونه بود که این دانشگاه توانست در مقطع ارشد و دکتری نیز به جذب دانشجو مبادرت نماید. البته دانشگاه تربیت مدرس نیز به همین نحو است، اما همان گونه که می‌دانید، این دانشگاه مقطع کارشناسی ندارد.

 

  • در دانشگاه شهید بهشتی این رشته از چه سالی به تصویب رسید؟

همان طور که عرض کردم، از مهرماه 1389 ما به جذب دانشجو اقدام کردیم و با سرفصل‌های قدیم و جدید به آموزش به دانشجویان مبادرت نمودیم. دانشجویان ما امروزه در محیط‌های شغلی مختلفی به کار مشغول‌اند. بسیاری از دانشجویان ما نیز تغییر رشته داده‌اند و در رشته‌های بعدی خود موفق بوده‌اند. به‌عنوان نمونه، دانشجویی داریم که فارغ‌التحصیل ما بوده و در حال حاضر در مقطع کارشناسی ارشد رشتة ادبیات نمایشی در دانشگاه تهران تحصیل می‌کند و با توجه به این که اطلاعات خوبی از زبان و ادبیات روسی دارد، که البته ادبیاتی بسیار غنی است، حرف‌های زیادی برای گفتن دارد و دانش روسی او به کمکش آمده است.

 

  • در واقع این افراد می‌توانند به متون اصلی رجوع کنند.

دقیقاً به همین صورت است. زبان روسی در مقطع کارشناسی برای این دانشجویان که در مقطع ارشد به دیگر رشته‌ها گرایش پیدا می‌کنند، همچون ابزاری می‌ماند که دسترسی به مادة ادبی را برای آن‌ها آسان می‌کند. این درست مانند حالتی است که کسی ادبیات فرانسوی بخواند و سپس در رشتة حقوق ادامة تحصیل دهد. در این حال او کتب مرجع فرانسوی را، که بسیار در عالم حقوق شاخص‌اند، به‌راحتی مطالعه خواهد نمود.

 

  • با توجه به پهناور بودن گسترة زبان، زمینة فعالیت شما به‌طور خاص در چه حیطه‌ای است؟ جذاب‌ترین کار پژوهشی خود را چه می‌دانید؟

رشتة من از ابتدا زبان روسی بوده و هم به ترجمه، هم به گرامر و هم به ادبیات روسی گرایش داشتم، اما با توجه به این که در مقطع دکتری دپارتمان‌هایی که در خود روسیه هستند بسیار مختلف و تخصصی‌اند و مواردی چون زبان روسی (چیزی مشابه به ریاضی محض و شیمی محض)، آموزش زبان روسی، مترجمی زبان روسی و زبان روسی برای خارجیان هر کدام به طور مجزا فعال‌اند، من مجبور به انتخاب بودم و لذا دپارتمان زبان روسی را انتخاب نمودم و تمرکز خودم را بر گرامر گذاشتم. عمدة مقالات من نیز گرامرمحوراند. در مورد ترجمه نیز مطالعاتی داشته‌ام و بعضاً در این حیطه نیز قلم زده‌ام.

 

  • در بین عموم مشهور آن است که زبان روسی زبانی سخت و پیچیده است و گفته می‌شود این زبان جزء دسته یا گروه سوم است. چرا این زبان این حجم دارای پیچیدگی است؟

نخستین جمله‌ای که در این باب باید گفت این است که اگر به این کلیشة معروف که «زبان روسی زبانی است بس پیچیده» پر و بال بدهیم، مطمئناً یادگیری آن نیز برای ما صعب خواهد بود، اما به نظر شخص من یادگیری زبان روسی یک چالش است. هنگامی که شما شروع به یادگیری این زبان می‌کنید با حروفی ناآشنا مواجه می‌شوید و وقتی شروع به خواندن متون و نوشتن می‌کنید، موفقیت را به‌معنای واقعی و در موقعیت زنده لمس میکنید. پیش‌تر عرض کردم که وقتی به روسیه سفر کردم، حتی با حروف الفبای این زبان نیز آشنا نبودم و این برای من بسیار سخت بود، اما وقتی انسان آموزش را شروع می‌کند، به چالشی نو دعوت می‌شود. به‌عنوان نمونه، هر چند حروف الفبای روسی بعضاً به انگلیسی شباهت دارد، اما صداها و الحان بسیار متفاوت‌اند و تشخیص و تلفظ صحیح این‌ها موفقیتی بسیار اساسی است. زبان روسی واقعا زبانی سخت است و پیچیدگی‌ای گرامی فراوانی نیز دارد و این امر صحیح بر کسی پوشیده نیست، اما آن‌قدر سخت نیست که ناممکن باشد. البته بعضی از دوستان در ابتدای راه یادگیری این زبان وحشت می‌کنند و مواردی از انصراف در ابتدای راه را نیز داشته‌ایم، اما اگر این چالش را دنبال کنیم، اتفاقاً یادگیری زبان روسی بسیار شیرین خواهد بود.

 

  • این چالش‌ها کدام‌اند؟ به‌عبارتی چه چیزی زبان روسی را تا این حد سخت می‌سازد؟

یکی از مسائل مهم حروف الفبا است که شباهت کمی با زبان انگلیسی دارد. در مواردی نیز که ظاهراً شباهت دارند، از نظر نحوه و لحن خوانش تفاوت بسیاری وجود دارد. مورد دیگر ساختار پیچیدة صرفی زبان روسی است که این مقوله در زبان فارسی اصلاً وجود ندارد. ما اصلاً اسامی را صرف نمی‌کنیم، اما در زبان روسی هر کلامی، جز قیود، صرف می‌شود. یادگیری صرف در بدو آموزش بسیار سخت است. البته روی «بدو» تأکید می‌کنم تا دوستانی که مصاحبه را می‌خوانند، نترسند (با خنده). با آموزش متوالی این سختی‌ها کنار می‌رود و شیرینی‌ها و جذابیت‌های کار رخ می‌نماید. به همین دلیل است که من در ابتدای کار به دانشجویان جدیدالورود می‌گویم که خود را متفاوت بدانند، چرا که از امتیازی برخورداراند که دیگران ندارند. البته این صرفاً نشان‌گر «تفاوت» است و نه «برتری». مانند این که بگوییم میان این دو نفر برتری و که‌تری وجود ندارد، اما تفاوت مشهود است. البته مثلاً زبان انگلیسی نیز به آموزش متوالی نیاز دارد، اما به‌حدی فراگیر شده است که اکثر مردم ما بر آن مسلط‍‌اند و به لازمه‌ای برای دانشجویان دکتری در هر رشته‌ای بدل شده است. اما روسی چنین نیست و تعداد فراگیران کم است و متبحران باز کم‌تراند و لذا نیازمند عزمی راسخ‌‌اند تا بتوانند در جامعه ظاهر شوند. در حال حاضر در راستای ارتباط با روسیه در وضعیت کنونی کشور، از زوایای مختلفی چون علمی، فرهنگی، اقتصادی، تجاری و اجتماعی بستر کار برای این دانشجویان فراهم است.

 

  • پس از زمانی که از دانشگاه فارغ‌اتحصیل شوند زمینة کاری برای آن‌ها فراهم است؟

بله، حتما چنین است و من این قول را به دانشجویان میدهم، منتهی یک شرط مهم وجود دارد و آن این که اگر خوب مطالعه نموده باشند، این شرایط مطلوب برای آن‌ها فراهم خواهد بود. در واقع دانشجویان باید بسیار بر دروس خود مسلط باشند. زبان روسی زبانی بسیار غنی است. از نظر تعداد کلمات این زبان بسیار قدرت‌مند است، چرا که مترادف‌ها و متضادهای زیادی در این زبان وجود دارد. اگر کسی تسلط کامل به زبان روسی داشته باشد، می‌تواند برای یک کلمه هفت مترادف در متون خود ذکر کند. می‌دانیم که ادبیات روسی در دنیا زبان‌زد عام و خاص است. این مسأله از غنای واژگانی این زبان ناشی می‌شود، چرا که هر چه دایرة واژگان گسترده‌تر باشد، ادبیات نیز استوارتر خواهد بود. من فکر می‌کنم ادیبانی که توانسته‌اند آثار خوبی خلق کنند، مدیون زبان هستند.

 

  • عنوانی گروه شما در دانشکده « زبان و ادبیات روسی و اسلاوی» است. دانشجویان این رشته تا چه میزان می‌توانند سایر زبان‌های اسلاوی را نیز درک کنند؟ آیا تحصیل در این رشته می‌تواند به آن‌ها در این راه کمک کند؟

پیش از فروپاشی شوروی، همه در سطح شوروی به زبان روسی صحبت می‌کردند، حال آن که امروزه دولی چون بلاروس و اوکراین زبان رسمی خویش را دارند. این زبان‌های اسلاوی شاخة بزرگی از زبان‌های هند و اروپایی هستند. پیش از فروپاشی هر کس در هر منطقه‌ای از اتحاد جماهیر شوروی می‌بایست زبان روسی را بلد می‌بود. در دانشگاه‌های این کشور نیز تدریس به روسی بوده است. امروزه نیز اکثر کسانی که در باکو زبان روسی می‌دانند، تحصیل‌کرده هستند و در دانشگاه باید به روسی تحصیل می‌کرده‌اند. البته که این امر برای آن‌ها یک امتیاز نیز بوده است. زبان روسی زبان برتر این منطقه بوده و است. موردی که می‌توان به آن اشاره کرد این است که زبان‌های اسلاوی آواهای خود را مقداری کشیده‌تر بیان می‌کنند و اگر بخواهیم بگوییم کسی که زبان روسی می‌داند تمام آن زبان‌ها را متوجه می‌شود، دقیق سخن نگفته‌ایم، چون هر منطقه‌ای از آن جا لهجة خاصی دارد. سرزمین خود ما نیز از این نظر تقریباً چنین است. شاید یک تهرانی سخنان یک کرمانی اصیل را در کل متوجه شود، اما ممکن است برخی لغات را فهم نکند.

 

  • اما پایه‌ای برای یادگیری دیگر زبان‌های آن منطقه نیز ایجاد می‌شود؛ درست است؟

دقیقاً همین گونه است.

 

  • اگر بخواهید انتقادی به دانشکده یا دانشگاه داشته باشید، چه نکته‌ای مد نظر شما است؟

شاید در وهلة نخست کلمة «انتقاد» بار مثبت نداشته باشد. همواره نخستین چیزی که به ذهن انسان می‌رسد جنبة منفی این کلمه است. اما اگر بخواهیم علمی بنگریم، انتقاد می‌تواند سازنده نیز باشد. امیدوارم مسئولین دانشگاه از این جنبه به انتقاد بنگرند (با خنده). با این تفاصیل، اگر بخواهم انتقاد سازنده‌ای بیان کنم، باید بگویم که مقداری توجه خود را به زبان‌های نادر بیش‌تر جلب کنند، چرا که این زبان‌ها، به‌خصوص زبان روسی، از رشته‌های نوپا در دانشگاه هستند. زبان روسی زبانی است نادر. امکانات و تجهیزات کتابخانه‌ای کامل در مورد رشتة ما در ایران وجود ندارد و فعالیت‌های پژوهشی و علمی در رشتة ما نیز در ایران مانند رشته‌هایی چون فیزیک و شیمی گسترده نیست. در مورد امور اداری مانند تبدیل مرتبة علمی نیز مقیاس‌ها و معیارها در مورد رشتة ما بهتر است تغییر کند. من خیلی خوشحالم که معاون پژوهشی ما، جناب آقای دکتر شکری، خود در روسیه تحصیل کرده‌اند. معاون پژوهشی پیشین، جناب دکتر ابطحی، استاد عزیز ما نیز در روسیه تحصیل کرده‌اند و می‌دانند که به روسی مقاله نوشتن و مقالات علمی-پژوهشی داشتن در مجلات معتبر چه کار سخت و دشواری است. در ایران تقریباً هیچ مجلة به‌خصوصی برای ما وجود ندارد. تنها یک مجله در دانشگااه الزهرا (س) توسط انجمنی برای ادبیات روسی دایر شده است که سردبیران آن نیز خانم دکتر یحیی‌پور و آقای دکتر کریمی مطهر هستند. این تنها مجله نیز فقط در سطح ایران مقالات روسی را به چاپ می‌رساند. مگر چند مقاله طی ماه، فصل یا سال می‌تواند چاپ شود؟! اکثر مقالات چاپ‌نشده می‌مانند و هیچ مرجعی در ایران نیست که ما بتوانیم مقالات نوشته‌شده به روسی را چاپ کنیم. حتی کتبی که امروز معاصر هستند و در مورد گرامر زبان روسی نوشته شده‌اند برای ما به‌آسانی قابل دسترسی نیستند. این موضوع بسیار سخت است که بتوانیم خود را با افرادی که تسلط کامل برای تدریس در روسیه دارند هم‌تراز کنیم، چرا که آن‌ها به‌راحتی به منابع کافی دسترسی دارند. مثلاً به‌سادگی به کتابخانه لنین راه می‌یابند و به پایان‌نامه‌ها دست می‌یابند. از آن‌جا که دانشگاه این فرصت را نمی‌تواند به ما بدهد، ما فرصت مطالعاتی یا تبادل استاد و دانشجو نداشته‌ایم. لذا باید ملاحظة اساتید رشته‌های زبان‌های نادر را در امور اداری دانشگاه و استخدام و کارهای پژوهشی بنمایند. این تقاضای من از مسئولین دانشگاه بود.

 

  • اگر سخنی مغفول و ناگفته مانده است، بفرمایید.

از تمام مسئولان، خصوصاً جناب دکتر خاتمی تشکر می‌کنم. از ابتدای ورود من به دانشگاه ایشان ریاست دانشکده را بر عهده داشتند. نه‌تنها ریاست ایشان در دانشکده بسیار مطلوب بوده، بلکه رفتار و منش خاص ایشان بسیار تعلیم‌دهنده است. حتی هر گاه من از ایشان درخواستی داشته‌ام و به هر دلیلی امکان اجرایی ساختن آن نبوده، به قدری با متانت توضیح داده‌اند که جای گله نماینده است. من باید این‌جا از تمام زحماتی که ایشان برای دانشکدة ما می‌کشند تشکر کنم. ایشان نه‌تنها استاد درس ادبیات، بلکه حقیقتاً استاد زندگی و کار برای امثال من که به‌تازگی استخدام شده‌ایم و دانشجویان مقاطع ارشد و دکتری نیز هستند.

افزودن نظرات